پدر و مادر سلطه جو یعنی چه؟
به گزارش سلامت، مراقبت، نوعی ابراز عشق و پشتیبانی از کودکان است اما وقتی از حد بگذرد، به محدودیتی تبدیل می شود که مانع رشد و خودشناسی کودک می شود. از انتخاب لباس و دوستان گرفته تا انتخاب رشته و ورزش، بعضی از کودکان به بهانه مراقبت و نگرانی زیر یوغ کنترل والدین شان زندگی می کنند.
زینب کامرانی: والدین کنترل گر بیش از اندازه از فرزندانشان مراقبت و محافظت می کنند و در تمام جزئیات زندگی شان دخالت می کنند. بر اساس گزارش پخش شده در وب سایت کلینیک روانشناسی چلسی، سبک فرزندپروری کنترل گرانه که با عنوان فرزندپروری مستبدانه نیز شناخته می شود، نوعی سبک فرزندپروری است که در آن یکی یا هر دو والدین از نزدیک زندگی فرزندانشان را زیر نظر دارند و در صورت امکان بیش از اندازه در امور آنها دخالت می کنند.
والدینی که این سبک را دارند، تمایل دارند بیش از اندازه بر نیازهای خود تمرکز کنند تا نیازهای کودک. در حالیکه بعضی از والدین با بزرگ شدن کودک، این رفتار را کنار میگذارند، اما برخی دیگر هیچ گاه آنرا ترک نمی کنند و این امر به یک الگوی رفتاری تبدیل می شود که تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند.
نشانه هایی که نشان میدهد شما والدین کنترل گری هستید
ب سایت مدیسین نت برخی از نشانه هایی را که والدین فرزندان خویش را بیش از اندازه کنترل می کنند، لیست کرده و شامل موارد زیر است:
- در فعالیتهای کودکان مدام شرکت می کند، در هر کاری که انجام می دهند دخالت می کند و جایی برای حریم خصوصی یا استقلال باقی نمی گذارد.
- انتقاد مداوم از فرزندان که موجب می شود آنها اعتماد به نفس خویش را از دست بدهند.
- عشق مشروط؛ فقط زمانی به فرزندان عشق می ورزند که آنها خوب رفتار می کنند یا انتظاراتشان را برآورده می کنند.
- قساوت و عدم اظهار محبت.
- رد مداوم ایده های فرزندان و مجبور کردن آنها به انجام کارهایی که نمی خواهند.
- کنترل روانی یا فیزیکی برای اجرای دستورات.
- بی توجهی به نیازهای عاطفی و روانی فرزندان.
- محروم کردن فرزندان از حریم خصوصی، مانند نظارت بر تلفن ها و شبکه های اجتماعی شان.
- انجام کار برای فرزندان و ممانعت از مسئولیت پذیری شان.
- کوشش برای تبدیل فرزندان به یک کپی از والدینشان و عدم احترام به فردیت شان.
چرا والدین اینقدر کنترل گر هستند؟
غلب، بعضی از والدین در تعاملات خود با فرزندانشان از مرزهای سالم فراتر می روند و بیش از اندازه از آنها محافظت می کنند تا جایی که مراقبتشان به کنترل خفه کننده تبدیل می شود، بدون این که متوجه تأثیر روانی ناشی از آن باشند.
گزارشی که توسط وب سایت پرنت سرکل انتشار یافته است، بارزترین انگیزه هایی را که ممکنست بعضی از والدین را به اعمال این نوع کنترل بر فرزندانشان سوق دهد، ذکر می کند، از جمله:
کمال گرایی: برخی از والدین تحت فشار اجتماعی هستند این امر موجب می شود آنها باور کنند که تربیت فرزندی بی نقص ضروریست و هر اشتباهی می تواند نشانه شکست یا کوتاهی در انجام وظیفه باشد.
رقابت با دیگران: برخی از والدین آنقدر سرگرم کوشش برای پیشی گرفتن از همسالان خود هستند که فرزندانشان را در رقابتی ناعادلانه قرار می دهند و نیازهای واقعی شان را نادیده می گیرد.
جبران خسارت دوران کودکی از دست رفته: بعضی از والدین تلاش می کنند کمبودهای دوران کودکی خویش را بوسیله فرزندانشان جبران کنند و فعالیتها یا سبک زندگی ای را به آنها تحمیل می کنند که لزوماً منعکس کننده خواسته های کودکان نیست.
ترس بیشتر از حد: نگرانی بیش از اندازه برای ایمنی کودکان می تواند منجر به اقدامات بیش از اندازه محافظتی شود و موجب شود کودکان احساس کنند که زندگی آنها محدود و محصور شده است.
اثرات کنترل کردن بیش از اندازه فرزندان
اگرچه انگیزه های والدین اغلب ممکنست عشق و تمایل به محافظت یا راهنمایی فرزندانشان باشد، اما کنترل بیش از اندازه بر فرزندان، همانطور که گزارش وب سایت چوزینگ تراپی توضیح می دهد، اثرات عمیق روانی و رفتاری بر جای می گذارد. بارزترین این تاثیرات عبارتند از:
عزت نفس پایین: کودکان به علت انتقاد مکرر و از دست دادن اعتماد به نفس در توانایی های خود، احساس بی ارزشی می کنند.
عدم استقلال و دشواری در تصمیم گیری: کودکان از فرصت تجربه و مسئولیت پذیری محروم می شوند و وابسته به دیگران بزرگ می شوند.
اضطراب و کمال گرایی افراطی: انتظارات بالای والدین منجر به اضطراب و ترس مداوم از شکست یا انتقاد می شود.
سرکشی یا وابستگی بیشتر از حد: برخی از کودکان ممکنست با سرکشی به کنترل واکنش نشان دهند، در حالیکه برخی دیگر تلاش می کنند دیگران را راضی نگه دارند، حتی اگر به قیمت از دست دادن خواسته های خودشان تمام شود.
مشکل تعیین مرزها: کودکان برای گفتن "نه" یا دفاع از حریم شخصی خود در روابطشان مشکل دارند.
مسائل مربوط به اعتماد: فرزندان ممکنست به علت احساس عشق مشروط در کودکی یا ترس از تقلب، توانایی اعتماد به دیگران را از دست بدهند.
افزایش احساسات منفی: ناامیدی و خشم فروخورده ممکنست در وجود کودک انباشته شود و بر روابط اجتماعی و سلامت روان آنها تأثیر منفی بگذارد.
توصیه هایی برای والدین کنترل گر
اگرچه هدف حفاظت از کودک است، اما وقتی والدین متوجه علایم کنترل و تسلط بر فرزند خود می شوند، لازم است مکث کنند و یک گام به عقب بردارند تا خویش را بررسی نموده و آن چه اتفاق افتاده را اصلاح کنند.
والدین می توانند فرزندان خویش را تشویق کنند که مستقل شوند و خودشان امورشان را اداره کنند در حالیکه از دور به آنها نظارت می کنند. این امر بوسیله موارد زیر رخ می دهد:
آرام باشید و حقیقت را بپذیرید: به خودتان فرصت دهید تا آرام شوید و بدانید که کنترل تمام جزئیات زندگی فرزندتان نا ممکن است.
توسعه مهارت های حل مسئله: کودک را تشویق کنید که با موقعیت های مختلف روبرو شود، با دیگران تعامل داشته باشد و در صورت نیاز درخواست کمک یا مشاوره کند.
جایی برای خطا بگذارید: به فرزندتان اجازه دهید تجربه و اشتباه کند، برای اینکه اشتباهات فرصتی طبیعی و مؤثر برای یادگیری هستند.
کودک را تشویق کنید تا به خودشکوفایی برسد: به کودک اجازه دهید تکالیف مدرسه یا پروژه هایش را به تنهایی انجام دهد، حتی اگر نتیجه آن کامل و بی نقص نباشد.
از جبران بیش از اندازه خودداری کنید: آرزوها یا رویاهای برآورده نشده دوران کودکی تان را به فرزندتان تحمیل نکنید.
گفت وگوی خانوادگی: اختصاص دادن زمان منظم برای بحث و گفت و گوی خانوادگی اعتماد به نفس کودک را زیاد می کند و اصول اولیه مدیریت گفت و گو را به او می آموزد.
جایی برای حوصله هم بگذارید: اجازه دهید فرزندتان گاهی اوقات احساس کسالت و بی حوصلگی کند، برای اینکه این امر به تحریک تخیلش کمک می نماید تا راه های خلاقانه ای برای گذراندن وقتش را پیدا کند.
کاهش محدودیت ها: به کودک آزادی انتخاب فعالیتها، ورزش های مورد علاقه یا دوستانش را بدهید، در حالیکه ازراه دور و به شکل غیرقابل کنترل او را زیر نظر دارید.
آموزش تصمیم گیری: با دادن آزادی به کودک برای تصمیم گیری در مورد مسایل کوچک آغاز کنید، سپس کم کم دامنه آنرا گسترش دهید تا استقلالش افزایش یابد.
منبع: الجزیره
۴۷۲۳۲
منبع: salamatpic.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب